آیا داشتن فانتزی جنسی نشانه ای از انحراف است؟ یا می تواند دروازه ای باشد به درک عمیق تر از نیازهای پنهان و لایه های نادیده روان انسان؟
برخالف تصور عموم، فانتزی های جنسی نه تنها امری رایج هستند، بلکه بخشی طبیعی و حتی سالم از تجربه جنسی انسان به شمار می روند. در یکی از بزرگ ترین مطالعات انجام شده در این حوزه که توسط دکتر جاستین لهمیلر، پژوهشگر مؤسسه معتبر «کینزی»، روی بیش از ۴۰۰۰ نفر بزرگسال آمریکایی انجام شد، مشخص شد که ٪۹۷ افراد نوعی فانتزی جنسی را در زندگی تجربه کرده اند. (Lehmiller, Tell Me What You Want, 2018)
دکتر نگار زحمتی| سکستراپیست
با وجود این فراگیری، هنوز بسیاری از افراد از صحبت کردن درباره فانتزی های خود واهمه دارند؛ گویی وجود چنین تخیلاتی، نشانه ای از آسیب دیدگی روانی یا انحراف است. اما واقعیت چیست؟
در روان درمانی، فانتزی جنسی نه به عنوان یک بیماری بلکه به عنوان یک آینه نگریسته میشود .این آینه می تواند بخشهایی از روان ناخودآگاه ما را بازتاب دهد: نیازهای سرکوب شده، احساسات خاموش، آرزوهای تحقق نیافته، یا حتی زخم هایی که زبان بیان نداشته اند.
یکی از سوالات مهم و پر تکرار این است: آیا باید هر فانتزی را در دنیای واقعی تجربه کرد؟
پاسخ با قاطعیت «نه» است. بسیاری از فانتزی ها صرفا در قلمرو خیال معنا پیدا میکنند. آنها لزوما برای اجرا شدن نیستند، بلکه برای درک شدن، شنیده شدن، و فهمیده شدن هستند. برخی فانتزی ها حتی می توانند راهی برای مواجهه با ترس ها یا سوگواری های درونی باشند؛ بی آنکه نیاز به عملی شدن داشته باشند.
گفت و گو با خود، نه سرکوب
رویکرد سالم در مواجهه با فانتزی های جنسی، نه انکار و سرکوب آنهاست و نه پذیرش بی چون و چرا. بلکه فرصتی است برای دروننگری و خودشناسی جنسی.
در روان درمانی جنسی، افراد می آموزند که فانتزی ها را با نگاهی تحلیلی، بدون قضاوت، بررسی کنند. این فرایند، اغلب بخشی از مسیر بلوغ روانی و جنسی ماست.
نتیجه گیری:
فانتزی های جنسی، به جای آنکه نشانه ای از «انحراف» باشند، می توانند دعوتی برای گفتوگویی صادقانه با خودمان باشند؛ با آرزوها، با زخم ها، و با لایه های عمیق روان مان. بگذاریم این گفت وگو باآگاهی، احترام به خود و بدون شرم آغاز شود.
منابع علمی:
Justin Lehmiller, Tell Me What You Want: The Science of Sexual Desire and How It Can Help You Improve Your Sex Life, 2018.