وسواس در کودکان (Obsessive-Compulsive Symptoms) فراتر از رفتارهای عادتی یا دقت بیش از حد است. از منظر روانکاوی، وسواس بیانگر یک دینامیک ناخودآگاه پیچیده است که با اضطراب، ترس از کنترل‌ناپذیری و نیاز به امنیت روانی مرتبط است. این رفتارها غالباً نشان‌دهنده تلاش کودک برای مدیریت احساسات اضطرابی و جلوگیری از تجربه آسیب‌پذیری است.
ریشه‌های روانکاوانه
وسواس در کودکان می‌تواند ریشه در تجربه‌های اولیه و روابط با مراقبان داشته باشد:
والدین کنترل‌گر یا انتقادگر: کودکانی که در محیط‌هایی با قوانین سخت‌گیرانه، توقع‌های بالا و تنبیه برای اشتباه رشد می‌کنند، ممکن است برای کاهش اضطراب، رفتارهای وسواسی را به‌عنوان سازه‌ای برای کنترل محیط و خودایجاد کنند.
اضطراب ناشی از فقدان امنیت: ترس از بلاتکلیفی، تنبیه یا طرد، در ناخودآگاه کودک به شکل رفتارهای تکراری و وسواسی بروز می‌کند.
درونی شدن استانداردهای والدین: کودک ممکن است انتظارات والدین را به صورت ایدئال‌های درونی درآورد و تلاش کند با رفتار وسواسی آن‌ها را رعایت کند.
مکانیسم‌های دفاعی
در وسواس کودکان، مکانیسم‌های دفاعی ناخودآگاه قابل شناسایی هستند:
کنترل افراطی: تکرار رفتارها یا رعایت قوانین دقیق برای کاهش اضطراب ناشی از عدم اطمینان
سرکوب هیجانات آسیب‌پذیر: کودک با تمرکز بر رفتارهای وسواسی، از تجربه غم، ترس یا خشم اجتناب می‌کند
ایده‌آلیسم و کمالگرایی اولیه: وسواس می‌تواند نمادی از تلاش کودک برای برآوردن استانداردهای درونی‌شده والدین باشد
تقلیل اضطراب از طریق Rituals: انجام اعمال تکراری و تشریفاتی به کودک احساس کنترل موقت و امنیت می‌دهد
ابعاد رفتاری و روانشناختی
وسواس در کودکان می‌تواند به شکل‌های مختلف ظهور کند:
تمایل به نظم و ترتیب افراطی
تکرار رفتارهای خاص یا Ritualهای روزانه
نگرانی بیش از حد نسبت به دقت و خطا
اضطراب و پریشانی در صورت عدم انجام رفتارهای وسواسی
این رفتارها اگرچه به ظاهر کنترل محیط را افزایش می‌دهند، اما در بلندمدت انعطاف‌پذیری روانی کودک را محدود و روابط بین‌فردی را تحت تأثیر قرار می‌دهند.
تحلیل روانکاوانه عمیق
از دیدگاه روانکاوی، وسواس در کودکان یک سازوکار دفاعی در برابر اضطراب و فقدان کنترل است. کودک با تکرار رفتارها، تمرکز بر جزئیات و رعایت دقیق قوانین تلاش می‌کند:
اضطراب ناشی از عدم اطمینان و ترس از تنبیه یا طرد را کاهش دهد
حس کنترل و امنیت موقت درونی ایجاد کند
آسیب‌پذیری و وابستگی خود را پنهان نگه دارد
این مکانیسم‌ها، اگرچه در کوتاه‌مدت اضطراب کودک را کاهش می‌دهند، اما انعطاف‌پذیری روانی، خلاقیت و رشد اجتماعی او را محدود می‌کنند.
نتیجه‌گیری
وسواس در کودکان، از منظر روانکاوی، نشانه تلاش ناخودآگاه برای مدیریت اضطراب، کنترل محیط و جلوگیری از تجربه آسیب‌پذیری است. تحلیل روانکاوانه آن شامل شناسایی ریشه‌های تربیتی، مکانیسم‌های دفاعی و تعامل با اضطراب ناخودآگاه است. درمان روانکاوانه و حمایتی می‌تواند به کودک کمک کند تا:
اضطراب‌های پشت رفتارهای وسواسی را بشناسد
ظرفیت مواجهه با هیجانات آسیب‌پذیر و عدم قطعیت را افزایش دهد
انعطاف‌پذیری روانی و خلاقیت خود را باز یابد