1_تعریف و چارچوب مفهومی:

طبق  DSM-5 اختلال مصرف مواد (Substance Use Disorder) با معیارهایی چون مصرف کنترل نشده، میل و وسوسه شدید، ادامه مصرف با وجود پیامدهای منفی، سازگاری جسمی یا روانی و افت عملکرد تشخیص داده می‌شود. علاوه بر مواد، اعتیادهای رفتاری مثل قمار یا بازی آنلاین نیز با همان منطق عمل می‌کنند: جست‌وجوی پاداش، تداوم رفتار و مقاومت در برابر تغییر.

2_نوروبیولوژی اعتیاد: چرا مغز گیر می‌افتد؟

مغز ما با سیستم پاداش دوپامینی کار می کند که برای تقویت رفتارهای سودمند تکامل یافته است. مواد اعتیادآور این سیستم را با شدتی غیرطبیعی فعال میکنند و در اثر مصرف مکرر: 1_کنترل رفتار از قشر پیش پیشانی (تصمیم‌گیری آگاهانه) به بخش‌های عادت‌ساز منتقل می‌شود. 2_در مراحل پیشرفته کاهش عملکرد قشر پیش‌پیشانی باعث اختلال کنترل تکانه و تصمیم‌گیری می‌شود. 3_استرس و محرک های محیطی راه‌های عصبی بازگشت به مصرف را دوباره فعال میکنند.

3_عوامل روانشناختی:

1_الگوهای دلبستگی و تجربه کودکی (تروما، بی ثباتی، محرومیت عاطفی) زمینه ساز مشکلات تنظیم هیجان‌اند.

2_برخی ویژگی های شخصیتی (تکانش پذیری، جستوجوی هیجان ) خطر ابتلا را افزایش می دهند.

3_مصرف اولیه به دلیل لذت یا تسکین، به وسیله یادگیری تقویتی تثبیت میشود.

4_عوامل اجتماع و ساختاری:

دسترسی آسان به مواد، فقر، بی کاری، نابرابری و خشونت اجتماعی زمینه ساز اعتیادند.

استیگما(تابو) و برچسب‌زنی باعث می‌شود افراد دیرتر به دنبال کمک بروند.

سیاست‌های کیفری صرف، اغلب به جای کاهش مصرف، آسیب را افزایش می‌دهند.

5_پیامد در سطح فرد و جامعه:

از مشکلات جسمی و روانی گرفته تا افت عملکرد شغلی و تحصیلی، و از فروپاشی روابط خانوادگی تا هزینه های اقتصادی، اعتیاد یک چالش چندبُعدی است که اثرات آن به کل جامعه سرایت میکند.

6_درمان:

الف) رویکرد کلی: اعتیاد را بهتر است به عنوان بیماری مزمن-بازگشتی بدانیم که به ترکیب درمان‌های بیولوژیک، روان‌شناختی و اجتماعی نیاز دارد.

ب) مداخلات روان‌درمانی مؤثر: درمان شناختی‌رفتاری (CBT) برای تغییر الگوهای فکری و مهارت‌های مقابله‌ای / مصاحبهٔ انگیزشی (MI) برای افزایش انگیزهٔ تغییر/ تقویت مبتنی بر کانتینجنسی (CM) برای تقویت رفتارهای مثبت (مثلاً آزمایش منفی) / درمان مبتنی بر متقابل سازی اجتماعی (CAR) برای باز ساخت نظام پاداش زندگی / درمان های مبتنی بر تروما (TF-CBT; EMDR)

ج) دارو درمانی: برای اعتیاد به اپیوئید: متادون، بوپرنورفین، نالترکسون / الکل: نالتروکسون، آکامپروزات، دیسولفیرام / برای نیکوتین: NRT، وارنیکلین.

د) رویکردهای Harm reduction: درمان قطعی را فورا تضمین نمیکنند اما ریسک را کاهش می دهند. مثلا اقداماتی مانند توزیع سرنگ ایمن یا درمان جایگزینی اوپیوئید ثابت کرده‌اند که مرگ‌ومیر و پیامدهای اجتماعی را کاهش می‌دهند، حتی اگر به قطع مصرف کامل منجر نشوند.

7_چشم‌انداز نوین و چالش‌ها:

ترکیب درمان‌ها، مراقبت تلفیقی، و دسترسی پایدار به خدمات درمانی از مهم‌ترین اولویت‌ها هستند. علاوه بر این، رفع انگ اجتماعی و فراهم‌کردن مسیرهای ساده و انسانی برای کمک‌خواهی باید در کانون سیاست‌گذاری قرار گیرد.

8_ نکات عملی برای درمانگران و سیاست‌گذاران:

پایش و غربالگری: استفاده از ابزارهای ساده (AUDIT; DAST; ASSIST) در مراکز سلامت و محل کار./ برنامه های سازمانی: EAP، خط تماس محرمانه، سیاست بازگشتی همراه با درمان (Return to work) / آموزش تیم درمانی در مراقبت مبتنی بر تروما / سیاست‌گذاری مبتنی بر پیشگیری و کاهش آسیب، نه صرفاً مجازات

9_بازگشت: واقعیت نه شکست:

بازگشت به مصرف بخشی از مسیر بیماری مزمن است و به‌هیچ‌وجه نشانهٔ ضعف اخلاقی نیست. اصلاح برنامهٔ درمانی، تقویت حمایت اجتماعی و نگاه انسانی به فرد، کلید ادامهٔ مسیر درمان است.

10_جمع‌بندی:

اعتیاد یک ترکیب «مغزی_روانی_اجتماعی» است نه صرفا ضعف اراده.

ریشه ها: ژنتیک، نوروبیولوژی، تجربه کودکی و بستر اجتماعی با هم عمل می کنند.

درمان اثبات شده وجود دارد: ترکیب روان درمانی، دارو و کاهش آسیب بهترین نتیجه را می دهد.

پیشگیری و دسترسی به درمان ساده تر، از هزینه های بعدی جامعه می کاهد.

نگاه انسانی (بدون شرم و قضاوت) بزرگ ترین در ورود به درمان است.